استجابه

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ بَ] (ع مص) استجابت. پاسخ کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). جواب گفتن. (غیاث اللغات) (منتهی الارب). جواب دادن: استجاب له. || پاسخ خواستن. || پذیرفتن. قبول کردن. (غیاث اللغات) (منتهی الارب). برآوردن. روا کردن. روائی. درگیر شدن. گیرا گردیدن (چنانکه دعا). اجابت.
-استجابت دعا؛ اجابت کردن دعا. برآوردن خواهش. روا شدن دعا.
-استجابت کردن؛ روا کردن. اسعاف. برآوردن. اجابت کردن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر