استداء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) دراز کردن دست بسوی...: استدی الیه بیده؛ دراز کرد دست را بسوی او. (منتهی الارب). دست یازیدن به. || بازی کردن، چنانکه کودک با گردو: استدی الصبی بالجوز. (منتهی الارب). || خوی کردن اسب. (منتهی الارب). عَرق کردن اسب.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر