«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) رشوت خواستن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). پاره خواستن از کسی. طلب رشوت کردن. رشوه گرفتن. || استرشاء فصیل؛ شیر جستن شتربچه. شیر خواستن اشتربچه. (تاج المصادر بیهقی). شیر خوردن خواستن بچه شتر. || اطاعت کسی کردن و خوشنودی او جستن. (منتهی الارب).