«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) استکلاب رجل؛ بانگ کردن مرد همچون سگ تا سگان بشنوند و بانگ کنند و بدان براه و آبادی پی برد. (از منتهی الارب). || استکلاب کلب؛ آزمند و خوگر گوشت مردم شدن او. (از منتهی الارب). معتاد شدن سگ به گوشت آدمی.