استلامه

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ مَ] (ع مص) مرتکب کاری قابل نکوهش شدن: استلام الیهم؛ کاری کرد با ایشان که بدان ملامت کنند وی را.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر