«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) مهتر قومی را کشتن یا او را اسیر کردن. (منتهی الارب). کشتن رئیس و سید خویش. مهتر قومی را کشتن و یا (به) اسیری گرفتن. (تاج المصادر بیهقی). || مهتر زنان قومی را بزنی خواستن. (منتهی الارب). مهتر زنان قومی بخواستن. (تاج المصادر بیهقی).