«لغت نامه دهخدا»
[اَ اَ] (معرب، اِ مرکب)(1)بوبونیون. حالبی. قبسطاله. و ابوعلی در قانون آن را «اسطاروس اطیقوس» آورده و گوید: هو الدواء المعروف بالحالبی، فیه ادنی تبرید و لیس فیه قبض. قوته قوه محلله مع تبرید الاورام و البثور. نافع من اورام الحالب ضماداً و تعلیقاً. (قانون ابوعلی کتاب مفردات ص 162 س 16). رجوع به اسطر اطیقوس شود. (1) - Aster attique. Aster atticus.