«لغت نامه دهخدا»
[اَ سَ] (ع مص) اندوهگین گردیدن بر. اندهگن شدن. (زوزنی). || دریغ خوردن. تأسف. بر گذشته حسرت آوردن. || خشم گرفتن. (زوزنی). خشم گرفتن بر.