یازش

«لغت نامه دهخدا»

[زِ] (اِمص) اسم مصدر از یازیدن. قصد و آهنگ و اراده. (برهان) (آنندراج). تمایل. توجه. گرایش. (یادداشت مؤلف) :
نه دراز و دراز یازش او
امل خصم را کند کوتاه.
ابوالفرج رونی (از فرهنگ سروری).
|| حرکت و جنبش. (رشیدی) (سروری). || نمو و بالیدگی. (برهان) (آنندراج). || درازی. (برهان) (آنندراج) (سروری). || تمطی. تمدد. کش و قوس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر