«لغت نامه دهخدا»
[گَ دِ] (ص مرکب)تندرفتار : آب گردش مرکبی کز چابکی هنگام تک نعل سخت او ز خاک نرم می گردد غبار. ازرقی. || (اِ مرکب) نوبت آب در اصطلاح برزگران.