ابک

«لغت نامه دهخدا»

[اَ بَک ک] (ع ص) سال قحط. || کسی که فراهم و مزدحم سازد خران و مواشی و مانند آن را. (منتهی الارب). || مزدوری که سعی کند در امور اهل خود. || بریده دست. ج، بُکّان.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر