«لغت نامه دهخدا»
[اِ نُ رِ] (اِخ) ابوالعباس احمدبن علی بن احمد. وفات 578 ه .ق . یکی از صالحین. او در بطایح میان واسط و بصره میزیست. گروهی عظیم از فقراء بدو گرویده اند که آنان را رفاعیه و نیز بطائحیه نامند. پیروان او را امور عجیبیه است از قبیل خوردن مار زنده و فروشدن به تنور افروخته و مانند آن. گویند ابن رفاعی در حلم چنان بود که پشه از تن خویش نراندی و سگ اجرب را هفته ها برای علاج و بهبود او نزد خویش میداشتی. مشیخت سلسلهء بطائحیه در اولاد برادر اوست.