بازدل

«لغت نامه دهخدا»

[دِ] (ص مرکب)(1) آنکه دلی بمانند دل باز دارد. باجرأت. شجاع. دلاور. قوی القلب :
شهان کلنگ دلانند و شاه بازدل است
به جنگ باز نیاید به هیچگونه کلنگ.
فرخی.
(1) - از: باز (پرندهء مشهور) + دل.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر