«لغت نامه دهخدا»
[شِ کَ تَ] (مص مرکب)دوباره شکستن. شکستن استخوان را بعد از گرفتگی. هَیض. اهتیاض. || اهتضام؛ چیزی از حق کسی بازشکستن. || اجتراع؛ چوب از درخت باز شکستن. (منتهی الارب). و رجوع به شکستن شود.