باطل گفتن

«لغت نامه دهخدا»

[طِ گُ تَ] (مص مرکب)بیهوده گفتن. ناحق گفتن. ژاژخایی. پراکنده گویی :
بلی مرد آنکس است از روی تحقیق
که چون خشم آیدش باطل نگوید.
سعدی (گلستان).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر