باکره

«لغت نامه دهخدا»

[کِ رَ] (ع ص، اِ) تأنیث باکر. دوشیزه. (آنندراج). دوشیزه. بالست. ماری. زن نارسیده. (ناظم الاطباء). در متون لغت عربی از قبیل اقرب الموارد و منتهی الارب و متن اللغه و المنجد کلمهء بکر بدین معنی آمده و باکره را نیاورده اند و ابوالبقاء در کلیات نیز آورده است که: و اما الباکره فلیست من کلام العرب والصحیح البکر. || میغ بامدادی. ج، بواکر. (مهذب الاسماء).(1)
(1) - در دو نسخه از سه نسخهء خطی مهذب الاسماء متعلق بکتابخانهء مؤلف باکره بدین معنی آمده و در نسخهء سوم نیست.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر