«لغت نامه دهخدا»
[تَ فُ] (نف مرکب)آتش افروز : پس آنگاه فرمود پرمایه شاه که بر چوب ریزند نفت سیاه بیامد دوصد مرد آتش فروز دمیدند و گفتی شب آمد بروز.فردوسی.