بدون

«لغت نامه دهخدا»

[بِ نِ] (حرف اضافهء مرکب)(1) بغیر. بجز. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بی. بلا. (یادداشت مؤلف): بتلاء؛ عمرهء بدون حج. (منتهی الارب). اراضی بدون مالک؛ یعنی بی مالک. بدون او این کار میسر نیست؛ یعنی بی او. (از یادداشت مؤلف).
(1) - مرکب از ب + دون، و لازم الاضافه است برخی آن را قید استثنا می دانند و گروهی حرف اضافهء مرکب.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر