«لغت نامه دهخدا»
[بَ دَ هی یا] (ع اِ) جِ بدیهه(1). اشیائی که علم آنها موقوف بتفکر نباشد چنانکه واحد نصف اثنین است و کل اعظم است از جزء. بدیهیات. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). و رجوع به بدیهیات شود. (1) - چون فعیله منسوب بیاء نسبت می شود یای او محذوف شود و کسرهء عین کلمه اش بفتح ابدال یابد چنانکه حنفی در نسبت حنیفه. (از غیاث اللغات) (از آنندراج).