بر آب انداختن

«لغت نامه دهخدا»

[بَ اَ تَ] (مص مرکب) ظاهر و فاش کردن :
تا چه خواهد کرد با ما تاب و رنگ عارضت
حالیا نیرنگ نقش خود بر آب انداختی.
حافظ.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر