براغ

«لغت نامه دهخدا»

[بُ] (ص) فربه و با موی گردن پرپشت و یکدست مخملی، و آن صفتی است گربه را. براق. رجوع به براق شود.
- براغ شدن بر کسی؛ براق شدن. بخشم به او نگریستن. با خشم و غضب به سوی او متوجه شدن. (یادداشت مؤلف).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر