«لغت نامه دهخدا»
[ ] (ع ص) از برانی بمعنی خارج. - مدینه البرانیه؛ مقابل مدینه الداخله. ظاهر البلد. || بیگانه. در الجزایر «برانی ها» اقوام عرب و قبایلی هستند که به شهرها آیند و برای صنایع خود تمرین های فوری و کوتاه مدت کنند. بیگانه. نفی بلد شده. || کسانی که خارج از قصر پذیرایی میشوند. || خارجی: امورالبرانیه؛ امور خارجی. || در تداول، صاحب منصبی که خارج از دربار جای دارد و به شخص پادشاه یا فرمانروا بستگی ندارد. || دورافتاده: ارض برانیه؛ سرزمینی که از قسمت مسکونی دور افتاده باشد. (از دزی ج1 ص62).