بردنی

«لغت نامه دهخدا»

[بُ دَ] (ص لیاقت) قابل بردن. قابل حمل :
شتروار سیصد ز گستردنی
ز چیزی که بد شاه را بردنی.فردوسی.
ز چیزی که در گنج بد بردنی
ز پوشیدنیها و گستردنی.فردوسی.
به اندازهء هریکی چیز داد
بپوشیدشان بردنی نیز داد.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر