بر ریزیدن

«لغت نامه دهخدا»

[بَ دَ] (مص مرکب)برریختن. ریختن :
اشک من چون زر که بگدازی و برریزی بزر
اشک تو چون ریخته بر زر همی برگ سمن.
منوچهری.
و رجوع به ریختن شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر