«لغت نامه دهخدا»
[ ] (اِ)(1) برهفانج. مارون. ریحان الشوخ. حبق الشیوخ. مرد خوشبو. (یادداشت مؤلف). زغبر. رجوع به مترادفات کلمه شود. (1) - Marum.