برنشستی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ نِ شَ] (ص نسبی) منسوب به برنشست که ستور سواری باشد. مَرکب. مرکوب. رکوب. رکوبه. سواری. بارگی، مقابل باری. (یادداشت مرحوم دهخدا): رَکوب؛ ستور برنشستی. عَسجدیه؛ شتران برنشستی شاهان. (از منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر