پرپر

«لغت نامه دهخدا»

[پُ پَ] (ص مرکب) (گل...) مضاعف (در گل). صدبرگ. پربرگ. عبهر پرپر؛ عبهر مضاعف. || پوشیده از پر :
زمین کوه تا کوه پرپر بود
ز فرش همه دشت پرفر بود.فردوسی.
پرپر زدن.
[پَ پَ زَ دَ] (مص مرکب) در تداول زنان، مردنِ جوان بی سابقهء بیماری یا با بیماری کوتاه. پر و بال زدن.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر