«لغت نامه دهخدا»
[پُ] (اِمص) پرسش : چو یعقوب فرّخ بپرس و درود ابا ابن یامین سخن گفته بود رسیدند اسباط دیگر بهم به پیش پدر شرمسار و دژم. شمسی (یوسف و زلیخا). پَرس. [پْرُ / پِ رُ] (از فرانسوی، اِ)(1) قایقی که اهالی اقیانوسیه بکار برند و دارای یک دکل است و آن برخلاف پرائو(2) است که دارای همان شکل ولی با دو دکل است و آنرا پریس(3) نیز گویند. (1) - Pros. (2) - Prao. (3) - Pris.