«لغت نامه دهخدا»
[پَ گُ] (نف مرکب) پرگشاینده. پروازکننده : ماه رجب که هست همایون ترین همای از آشیان فضل خدایست پرگشای.سوزنی. پر گفتن. [پُ گُ تَ] (مص مرکب) بسیار گفتن. اِذراع. تذرّع. بسیار گفتن. سخن را بدرازا کشانیدن. - امثال: پر گفتن به قرآن خوش است. پرگوی دشمن کام است.