پرنعمت

«لغت نامه دهخدا»

[پُ نِ مَ] (ص مرکب) بسیارمال. پرکالا و اطعمه : باکالنجار و جملهء گرگانیان خانه ها بگذاشته بودند پرنعمت و ساخته سوی ساری برفته. (تاریخ بیهقی).
پرنفس.
[پُ نَ فَ] (ص مرکب) در تداول عوام، پرگوی. پرچانه.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر