«لغت نامه دهخدا»
[پَرْ نَ / نِ] (ص مرکب)خزانه دار : شاه دشمن گداز دوست نواز آن جهانگیر کو جهاندار است بش یوزآلتون بمن نمود انعام لطف سلطان به بنده بسیار است سیصد از جمله غایب است و کنون در براتم دو صد پدیدار است یا مگر من غلط شنیدستم یا که پروانچی غلط کار است یا مگر در عبارت ترکی بش یوز آلتون دویست دینار است. برندق بخارائی (از ابدع البدایع). پروانش. [پِرْ] (فرانسوی، اِ)(1) گلی است از تیرهء زیتونی که عرب آنرا قضاب گوید با گلهای سرخ و نیز آبی و گاهی سفید. (1) - Vinca rubra . Pervenche.