پروانک

«لغت نامه دهخدا»

[پَرْ نَ] (اِ) سیاه گوش. برید. قره قولاخ. تفه. عناق الارض. غنجل. پروانه. || پیشرو لشکر. || حشره که گویند عاشق چراغ است و بعربی فراش گویند. رجوع به پروانک شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر