«لغت نامه دهخدا»
[سامْ مُ] (اِخ)(1) نام کاهنی مصری که در معبد آمون خدمت میکرد. (ایران باستان ج 1 صص488 -492). وی هنگامی که اسکندر به آن معبد رفت با وی ملاقات کرد و گفت: که خدا پادشاه مردمان است و بنابراین هر موجودی که بر مردمان حکم میکند، موجودی الهی است. اسکندر از این عقیده بسیار مشعوف شد بخصوص که خود نیز نظری در این باب داشت(2). (1) - Psammon. (2) - ایران باستان ج 2 ص1356.