«لغت نامه دهخدا»
[پَ سِ شُ دَ] (مص مرکب)پس پایکی رفتن. بقهقرا رفتن. پس پسکی رفتن. پس رفتن. نکص. نکوص. منکص: اَحجم عَنه؛ پس پا شد از بیم. (منتهی الارب).