«لغت نامه دهخدا»
[پَ گَ دی دَ] (مص مرکب) پائین آمدن. تنزل یافتن : هستم من آن بلند که گشتم ز چرخ پست هستم من آن عزیز که ماندم ز دهر خوار. سنائی. || خراب شدن : که گفتی جهان سر بسر گشت پست پس آنگه یکی گفت کایوان شکست. فردوسی. || با زمین هموار شدن. یکسان شدن با زمین.