«لغت نامه دهخدا»
[پْسُمْ / پِ سُمْ] (اِخ)(1) نام کتابی از عهد عتیق مرکب از 150 مزمور مقدس که کاتولیکها آنرا بداود نسبت کنند و آنها از حیث زیبائی شعر و خیالات عالی شاهکار شعر تغزلی بشمار است و یهود آن مزامیر را هنوز عالیترین سرود مذهبی دانند و در نزد کاتولیکها نیز آن مزامیر اساس ادب و مراسم دینی قرار گرفته است. آن کتاب را بزبان ما زبور خوانند و مزامیر نیز گویند. در قاموس کتاب مقدس آمده است: مزامیر، اشعار روحانی است که با آواز محض تمجید و تقدیس حضرت اقدس الهی بتوسط آواز مزمار و نی خوانده میشد. کتاب مزامیر به پنج کتاب منقسم و در آخر هر قسمتی لفظ آمین مکرر گشته و اغلب برآنند که این لفظ را جمع کنندگان کتاب در آخر هر کتاب افزوده اند. و ابداً دخلی به مصنف ندارد. خلاصه کتاب اول دارای 41 مزمور است که 37 از آنها منسوب به داود و 4 که اول و دوم و دهم و سی وسوم باشد به مؤلفان نامعلوم منسوب است. کتاب دومین دارای 31مزمور است یعنی از 44 الی 72 که 7 عدد از آنها منسوب به بنی قورح و یک مزمور به آساف و 18 به داود و سه مزمور به مؤلفان غیرمعروف منسوب است و یک مزمور از برای سلیمان یا از خود سلیمان است و در آخر همین قسم است که میگوید «و تمامی زمین از جلال او پر بشود آمین و آمین دعاهای داودبن یستی تمام شد». کتاب سومین دارای 17 مزمور می باشد یعنی از 73 الی 89 که 11عدد از آنها به آساف و 3 عدد به بنی قورح و یک مزمور به داود و یکی به هیمان از راحی و بنی قورح و یکی به ایثان از راحی منسوب است. کتاب چهارمین دارای 17 مزمور است یعنی از مزمور 90 الی 106 و باقی به مؤلفان غیرمعلوم منسوب است. کتاب پنجمین دارای 44 مزمور می باشد یعنی از 107 الی 150 که پانزده تا به داود و یکی به سلیمان و باقی به مؤلفان غیرمعروف منسوب است و تمامی سرودهای صعود مخصوصاً به اشخاصی که به شهر مقدس بالا میرفتند اختصاص دارد. در این کتاب است مز 120-134 و نیز تمامی مزامیر تهلیلیه یعنی 146 الی 150 در این کتاب است و همچو خاتمهء کتاب مزامیر می باشد. و تقسیم مزمور فوق به عصر نحمیا منسوب می باشد و در 1 تو 16:35 و 36 از تسبیحات کتاب چهارمین مزامیر اقتباس شده و همین تقسیم در ترجمهء هفتگانه نیز وارد است لکن برخی از مسیحیان متقدمین آنرا رد نموده گفتند چون با آنچه که در اعمال 1:20 میباشد مخالف است لهذا این تقسیم مناط اعتبار نیست چونکه در آنجا نمیگوید (اسفار یا کتابها) بلکه «لفظ در کتاب زبور» نوشته شده است. بعضی از علما عقیده بر این دارند که تقسیم مسطور فوق، محض مشابهت به اسفار خمسهء موسی می باشد و یا بواسطهء نظام تاریخی یا بواسطهء متابعت و پی درپی آمدن مؤلفین و یا بواسطهء موضوعات و منضمات آنها یا بواسطهء مناسبت از برای پرستش و غیره و غیره می باشد اما بخوبی واضح است که این تقسیم بطور محتاج الیه پرس��ش و عبادت تقسیم یافته. بعضی از مزمورها که اشاره شد مکرر گشته اند مثل مزمور 14 که در 53 تکرار شده و مزمور 40 در 70 و تتمهء 57 و 60 در 108 تکرار شده است و از این دلایل معلوم میشود که کتب منقسمهء پنجگانه بطور مختلف جمع گشته و معین نمودن وقت جمع کردن تمام آنها در یک مجلد خالی از اشکال نیست بلکه امکان ندارد ولی از بعضی از مطالب کتاب چهارم و پنجم مزمور چنان مستفاد میشود که بعد از اسیری بابل جمع شده اند. بهر صورت کتاب مزامیر متدرجاً در یک مجلد جمع و فراهم گشته و متضمن مطالب سالهای عدیده می باشد یعنی از زمان حکومت الهی تا زمان مراجعت نمودنشان از اسیری بابل. عنوانات: هر مزموری را عنوانی است الا 34 مزمور که تلمود آنگونه مزامیر را مزامیر یتیمه نامیده برخی را عقیده بر آن است که عبارت «هللویا خدا را تسبیح بخوانید» که در ابتدای بعضی از مزامیر دیده میشود همان عنوان آن مزامیر است. در این صورت شمارهء مزامیر یتیمه 24 میشود و اصل این عنوانات بهیچ وجه معلوم نیست لکن بعضی را عقیده این است که جمع کنندگان کتاب آن عنوانات را افزوده اند چنانکه عنوانات اناجیل و تتمهء رساله ها را افزودند. علی ایّ حال عنوانات مزامیر خیلی قدیم و از برای تفسیر مفید و در جمیع نسخه های عبرانی موجود می باشد لکن معنای بعضی بقدری نامعلوم است که ترجمهء هفتگانه آنرا ترجمه نکرده خلاصه آنچه ما از آنها می فهمیم آن است که بر وضع تقالید مشهوره که قبل از ترجمهء مذکوره شهرت تامی داشته و بر وضع آن اسبابی که در وقت خواندن مستعمل بوده و بر طور خواندن و وضع تاریخی و شخصی می آگاهاند و ملاحظات اخیره اختصاص به مزامیر داود دارد و اغلب آنها اشاره به حوادث و وقایع حیات او می باشد و بیشتر آنها حرف به حرف و کلمه به کلمه از اسفار تاریخی استنساخ شده مثل عنوان مزمور 52 که با اشمو 22:9 و مز 54 که با اشمو 23:19 و مز 56 که با اشمو 21:11-15 مطابق است. و علماء در خصوص معنی لفظ سلاه اختلاف بسیار دارند و قول معتبر آن است که اشاره به اسبابی است که مختص خواندن میباشد. امری غریب و بسیار عجیب است که مزامیری را که اسرائیلیان متقی و پرهیزکار قرنهای متعدده قبل از مسیح نگاشتند فع در عبادت کلیسای مسیحی معمول و مناسب ذوق جمیع طوایف مسیحی می باشد و همین مطلب دلیل قوی بر صحت آنها می باشد که الهامی و از جانب خداست(2) و از اعماق قلب انسانی صادر شده از تمامی احساس بنی نوع بشر اخبار می نماید و از شکر و حمد و توبه و حزن و غم و امید و شادی عمومی مطلع میسازد بطوری که در هر زمان و مکان هر نفس ذکیه و متقی مناسبت آنها را ملتفت میشود. و اگر چنانچه بطور شایسته قوت و اثر هر مزموری را احساس نکنیم سببش آن است که جهات و موجبات و اسباب تألیف آنها را ندانسته و نفهمیده ایم چه که مزامیر کلیهً ��عر می باشند. علیهذا مفسر شعر نیز باید بطوری احاطه بر احساسات شاعر پیدا نماید که اشعار او را کما هو حقه بتواند تعبیر و تفسیر کند زیرا که بعضی از این مزامیر را جز در اوقات رودادن تجربه و تنگی نتوان فهمید و بعضی را در موقع زحمت و مرارت و غیره و بعضی را در وقت شادی و سرور میتوان فهمید. و هر قدر ما در امر دین اطلاع تام و کامل حاصل نمائیم تعجب و حیرت ما در مناسبت مزامیر میافزاید که چگونه از برای اقسام مختلفهء حیات بنی نوع بشر موافق و مناسب است بدین لحاظ هیچیک از اسفار الهامی جز اناجیل بقدر مزامیر خوانده نمی شود. مزامیر اساس و بنیاد اغلب سرودهای مسیحیان است و در عبادت بالانفراد شخصی و هم در عبادت جماعتی که در تمام جهان بجا آورده می شود مستعمل بوده و هست. و شخص مسیحی بسیار خوشحال خواهد شد وقتی که ببیند که همین مزامیر است که در موسی و داود و آساف مؤثر بوده است. تألیف مزامیر در مدت هزار سال یعنی از ایام موسی تا مراجعت از اسیری تا به ایام عزرا کرده شد ولیکن اکثر آنها در زمان داود و سلیمان تألیف و بر حسب عنوانات آنها هفتادوسه مزمور به داود منسوب است و از آنهاست 3-9 و 11-41 و 51-65 و 68-70 و 101 و 103 و 108-110 و 122 و 124 و 131 و 133 و 138-140. و چون او مشهورترین مؤلفین و رئیس ترنم کنندگان اسرائیل بوده بدان واسطه تمام مزامیر «مزامیر داود» گفته شده و این مزامیر تماماً بسیط و دارای عبارت محکم می باشد که دلسوزی طفل و ایمان شخص شجاع را داراست، و ظاهراً صورت انسانی را بنظر ما می آورد که بر ضدّ موانع خارجی و داخلی شهر خدا ساعی است و دوازده مزمور به آساف منسوب است یعنی 73-83 و 50 و آساف شخصی لاوی و یکی از رؤسای آلات طرب و سرود داود بود. اتو 16:17 و 19 و 2 تو 29:30. و یازده مزمور به بنی قورح منسوب است و اینان خانواده و سلسلهء شعرائی می باشند که در ایام داود به وظیفهء کهانت سرافراز بودند. اتو 6:22 و 9:19 و 26:1 و 2 تو 20:19. و آن مزامیر از قرار تفصیل است. مز 42: و 44: و 49: و 84: و 85: و 87: و 88: و هفت تا از این مزامیر مخصوصاً به ایام داود و سلیمان اختصاص دارد. و مزامیر بواسطهء نیکوئی شعر و خیالات عالی به داود و مزمور 72 و 127 به سلیمان و مزمور 90 به موسی نبی منسوب است و تقسیمات مزامیر از قرار تفصیل است: (1) مزامیر حمد و تسبیح است که مزمور 8 و 19 و 24 و 33 و 34 و 36 و 96 و 100 و 103 و 107 و 121 و 146-150 باشد. (2) مزامیر شکرانه است که از برای مراحم و الطاف خدائی نسبت به اشخاص معینه گفته شده یعنی مزمور 9 و 18 و 22 و 30 و یا از برای قوم اسرائیل انشاء گشته یعنی 46 و 48 و 65 و 98. (3) مزامیر توبه آمیز است یعنی مزمور 6 و 25 و 32 و 38 و 51 و 102 و 130 و 143. (4) مزامیر سیاحت یعنی مزمور 110-124. (5) مزامیر تاریخی که رفتار خدا و الطاف و مرحمتی را که دربارهء قوم خود داشته است بیان می کند. مز 78 و 105 و 106 و 114. (6) مزامیر نبوّ��ی و مسیحی می باشد که کلیهً مبنی بر وعدهء خدا به داود و اولاد او میباشد. 2 شمو 7:12-16 مز 2 و 16 و 22 و 40 و 45 و 68 و 69 و 72 و 97 و 110 و 118. (7) مزامیر تعلیمی است که شخص را از قرار تفصیل ذیل تعلیم میدهد: 1 - در خصایص عادلان و شریران و بهره و نصیب ایشان. مز 1 و 5 و 7 و 9-12 و 14 و 15 و 17 و 24 و 25. 2 - در تقدیس و پاکی و نیکی شریعت الهی است. مز 19 و 119. 3 - در بطالت زندگانی انسان. مز 39 و 49 و 90. 4 - در تکالیف واجبهء حکام. مز 82 و 101. (8) مزامیریست که شامل دعا بر گناه کاران می باشد و اکثر آنها منسوب به داود است. مز 35 و 52 و 58 و 59 و 69 و 109 و 137. (1) - Psaumes. (2) - باید بیاد داشت که قاموس کتاب مقدس از انتشارات تبلیغاتی مسیحی است.