«لغت نامه دهخدا»
[پُ شَ] (اِ) بلغت ماوراءالنهر گربه باشد و آن جانوریست معروف که بعربی سنور خوانند. (برهان قاطع). گربه، که پوشک نیز گویند. (فرهنگ رشیدی)(1) : دل مجروح را شفا قرآن جان پردرد را دوا قرآن تو کلام خدای را بی شک گر نه ای طوطی و حمار و پشک اصل ایمان و رکن تقوی دان کان یاقوت و گنج معنی دان. سنائی (از فرهنگ جهانگیری). از چرغ تا کبوتر و از مرغ تا شتر از گرگ تا به بره و از موش تا پشک(2) روزی خوران خوان پر از نعمت تواند هر گوشه که مینگرم صدهزار لک. کمال غیاث (از فرهنگ جهانگیری). || خم. خمچه. (برهان قاطع)(3). مرتبان. خمبره. بستوی ترشی. || نام درختی. (برهان قاطع)(4). (1) - و در لغات ترکی برای معنی گربه به کسر اول و فتح ثانی است. (غیاث اللغات). (2) - و امروز پیشیک گویند. (3) - به این معنی شاید تحریف پشتک باشد. (4) - به این معانی در برهان قاطع به ضم اول آمده است.