«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یِ کَ دَ] (مص مرکب)رفتن نه نرم و نه بشتاب: بر طراز آخته پویه کند چون عنکبوت بر بدستی جای بر جولان کند چون بابزن. منوچهری. ط پوییدگی. [دَ / دِ] (حامص) حالت و چگونگی پوییده. رجوع به پوییده شود.