«لغت نامه دهخدا»
[پَ] (اِ مرکب) پایاب که بن حوض و ته دریا باشد و به عربی قعر گویند. (برهان). پایاب. ته دریا. بن دریا. قعر. - بی پیاب؛ بی پایاب، جائی که پا بقعر آن نرسد. (انجمن آرا). ||نهایت هرچیز. ||تاب و طاقت. (برهان). و رجوع به پایاب شود.