پیرافشانی

«لغت نامه دهخدا»

[اَ] (حامص مرکب) کار جوانانه کردن در پیری. (آنندراج). کارهای جوانان در هنگام پیری کردن :
خزان آمد گریبانی به رندی چاک خواهم زد
بمن ده می که پیرافشانی چون تاک خواهم زد.
بابافغانی (از آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر