پیر دهقان

«لغت نامه دهخدا»

[دِ] (اِ مرکب) دهقان پیر. دهقان سالخورده. || کدخدا و بزرگ ده. || شراب انگوری کهنه. شراب کهنهء انگوری. (برهان). می انگوری. (شرفنامه). پیر سالخورده. (برهان) :
آن جام رخشان دردهید آزاده را جان دردهید
وآن پیر دهقان دردهید از شاخ برنا ریخته.
خاقانی.
و رجوع به مجموعهء مترادفات ص244 شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر