پیر منحنی نالان

«لغت نامه دهخدا»

[رِ مُ حَ یِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) سالخوردهء گوژپشت زاری کننده. || کنایه از چنگ خمیده است که نوازند :
آن پیر بین در انحنا، موی سرش سرخ از حنا
پیوسته از رنج و عنا نالنده جسم لاغرش.
(هدایت صاحب انجمن آرای ناصری).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر