پیزون

«لغت نامه دهخدا»

[زُنْ] (اِخ)(1) از خانوادهء پیزون در زمان اوگوستوس کنسول و در عهد تیبر والی سوریه گردید. مردی بیدادگر بود و سرانجام بقصد فرار از مجازات اتهامی که بر او وارد شده بود خودکشی کرد. رجوع به کلمهء پیسون در قاموس الاعلام ترکی شود.
(1) - Pison.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر