پیسونل

«لغت نامه دهخدا»

[پِ سُ نِ] (اِخ)(1) پسر پیسونل کنسول فرانسه در ازمیر. وی جانشین پدر گردید و دربارهء اقوام و طوایف ساکن سواحل دانوب و دریای سیاه کتابی محتوی بر تحقیقاتی عمیق نگاشت. (قاموس الاعلام ترکی).
(1) - Peyssonel.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر