پیش سلام

«لغت نامه دهخدا»

[سَ] (ص مرکب) کسی که از راه خاکساری یا خوشخوئی در سلام گفتن سبقت کند. گویند مرد افتادهء پیش سلامیست. (آنندراج) :
هرجا غمی است پیش سلام دل منست
مشهور ملک فتنه بود روشناس من.
شفائی (از آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر