پیش گیر

«لغت نامه دهخدا»

(نف مرکب) که پیش گیرد. که مانع آید. که پیش گیری کند. که جلوگیر آید. || (اِ مرکب) پیش بند. پیش دامن. || لنگ. فوطه. منشفه. لنگ که از کمر تا پایین بندند از جلو.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر