پی غلط کردن

«لغت نامه دهخدا»

[پَ / پِ غَ لَ کَ دَ](مص مرکب) محو کردن و برهم زدن نقش پا تا کسی پی نبرد. علامات کار خود را مخفی کردن تا کسی سر از آن کار درنیاورد :
در تو نرسید و پی غلط کرد
آن مرغ که بال و پر بینداخت.سعدی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر