تارین

«لغت نامه دهخدا»

(ص) تیره و تاریک. (برهان) (آنندراج). تاریک. (فرهنگ جهانگیری) :
ای خواجه من جام میم چون سینه را غمگین کنم؟
شمع و چراغ خانه ام چون خانه را تارین کنم؟
مولوی (از فرهنگ جهانگیری).
رجوع به تار، تاری، تاریک، تاریکی شود. ||(اِ) تاری را نیز گویند که آب درخت تار است. (برهان) (آنندراج). آبی باشد که از درخت تار حاصل شود و آن شربتی باشد که نشأهء باده در سر آورد. (فرهنگ جهانگیری).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر