تاز

«لغت نامه دهخدا»

(اِخ) نیای بزرگ «ضحاک»: و نسابهء پارسیان در نسب او [ضحاک] چنین گفته اند: بیوراسف بن ارونداسف بن دنیکان بن وبهزسنگ بن تازبن نوارک بن سیامک بن میشی بن کیومرث، و این تاز که ازجملهء اجداد اوست پدر جملهء عرب است(1) و چون پدر عرب بود اصل همهء عرب با او میرود و این سبب که عرب را تازیان خوانند یعنی فرزندان تاز(2). هرچه عجم اند با هوشهنگ میروند و عرب با این تاز میرود. (فارسنامهء ابن البلخی ص11).
(1) - رجوع به تاز و تازی و تازیک و تاژ و تاجیک شود.
(2) - بر اساسی نیست. رجوع به تاز و تازی شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر