«لغت نامه دهخدا»
[فَ غَ] (معرب، اِ) بلغت بربر نوعی از خارخسک. شوک الدواب. خسکه. بادآورد. خسک. شویکه(1). شوکه. حرشف. شوکه المبارکه. خار تاتاری. (از دزی ج 1 ص139). (1) - Chardon.